چگونگي توصيف تاريخ و پيشينة برنامهريزي، به آنچه كه از برنامهريزي برداشت ميكنيم ارتباط دارد. از اين به بعد در رابطه با جزئيات بيشتري از تعريف برنامهريزي بحث خواهيم كرد. امّا در قالب ديدگاه و دورنماي نظر ما تعريف برنامهريزي قابل مقايسه نميباشد.
(اندازة) ميزان چنين تعريفهائي داراي وسعتي از گستردگي به اندازة يك جهان تا كوچكي يك فعاليت محدود ميباشد، اين ديدگاههاي متفاوت، تصورات بسيار متفاوتي از تاريخ و چگونگي گسترش برنامهريزي تا به امروز را ايجاد ميكنند.
-) برنامهريزي (عمومي): پيشينه :
در يك نگاه گسترده، برنامهريزي بعنوان يك «دورانديشي ساده متداول» تعريف شده است. شامل تكامل و تكوين نيروهاي دروني، پيشبيني اشكال زندگي بيولوژيكي و حيوانات و سنجش فعاليتهاي انسان ميباشد. در اين راه، ما همانند آنچه ملوين برنچ (Melvin Branch) گفته است. ميتوانيم پيشينه برنامهريزي را دخول به پيشرفت انقلابي اشكال بسيار پيچيده زندگي از حالت ساده آن بناميم. او چنين «در برنامهريزي درون زا» را با بيان موارد محيطي پيچيدهاي همچون توليد مثل «پرنده آفريقاي شرقي» the east African weaverbird كه بستگي به زمان تخمگذاري حشرات در زير لانهاش دارد نشان ميدهد.